محل تبلیغات شما

بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

بیار باده که بنیاد عمر بر بادست


غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست


چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب

سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست


که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین

نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست


تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتادست

.

گذار بر ظلماتست خضر راهی کو

تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است

شمع حق داشت! به پروانه نمي آيد عشق !

تو ,ز ,بیا ,سست ,بنیادست ,قصر ,بیا که ,سست بنیادست ,امل سخت ,سخت سست ,قصر امل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Aferat