محل تبلیغات شما

 

اگر نه باده غمِ دل ز یاد ما ببرد

نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد

 

اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر

چگونه کشتی از این ورطه ی بلا ببرد

 

فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک

که کس نبود که دستی از این دغا ببرد

 

گذار بر ظلماتست خضر راهی کو

مباد کاتش محرومی آب ما ببرد

 

دل ضعیفم از آن میکشد بطرف چمن

که جان ز مرگ به بیماری صبا ببرد

 

طبیب عشق منم باده ده که این معجون

فراغت آرد و اندیشه ی خطا ببرد

 

بسوخت حافظ و کس حال او بیار نگفت

مگر نسیم پیامی خدای را ببرد

گذار بر ظلماتست خضر راهی کو

تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است

شمع حق داشت! به پروانه نمي آيد عشق !

کس ,ز ,ظلماتست ,خضر ,راهی ,ی ,خضر راهی ,بر ظلماتست ,از این ,ظلماتست خضر ,صبا ببرد طبیب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زیـرِ نـورِ چـراغ بـرق