محل تبلیغات شما

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند


عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش

که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند


ز ملک تا ملکوتش حجاب برگیرند

هر آنک خدمت جام جهان نما بکند


طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

چو در تو درد نبیند کرا دوا بکند


تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

که رحم اگر نکند مُدّعی خدا بکند


ز بخت خفته ملولم ، بود که بیداری

بوقت فاتحه ی صبح یک دعا بکند


بسوخت حافظ و بویی بزلف یار نبرد

مگر دلالت این دولتش صبا بکند


گذار بر ظلماتست خضر راهی کو

تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است

شمع حق داشت! به پروانه نمي آيد عشق !

یک ,فاتحه ,صبح ,بکندز ,دعا ,، ,بود که ,ی صبح ,صبح یک ,، بود ,ملولم ،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها